سرت گرم است.. مزاحمت نمی شوم..
اما بدان حرارت سرگرمی هایت مرا می سوزاند...

دلم تنگ می شـود گاهـی ...
برای يک دوستت دارمِ سـاده !
دو فنجـان قهــوه ی داغ !
سه روز تعـطيلی در زمسـتان !
چـهار خنـده ی بلنــد !
و پنــج انگشـتِ دوست داشتـنی !
که لابلای انگشتانم جای گیرد
بـاید !!!
مـردانگـی ببــارد
از ســر ُ روی ِ کــارهایــَـت ،
سینــه ســپـر کنی
وقت ِ بی حوصلگـی ـهـایـَم
و مـن
زنانگـی اَم را مــُشت کــنم
بکـوبـَــم بر هیبــَت ِ مردانگــی اَت .
خستــه که شدم از بـه جایــی نرسیدنــَمآغـوش بــاز کنــی بــرایــَم
و من
جشن بگــیرم
عاشقـانه های جنجــالی ِ
دو نفــره مان را....
هواي دو نفره داشتن . . . نه ابر میخواهد نه باران نه یک بعد ازظهر پائیزی . . . کافیست حــواسمان به هم باشد . . . / .
سخت ترين تجربه بود
بي تو تجربه كردن
تلخ ترين خاطره بود
بي تو خاطره داشتن
كار هر روز دلم بود
بعد تو گريه كردن
دل من يك آرزو داشت
در كار تو زنده ماندن
قلب من در فكر آن بود
با تو تا ابد تپيدن
ولي حال هيچ ندارم
هدفي تا رسيدن
تن سردم را نيست چاره اي
جز دست گرمت را گرفتن
و تو عاقبت شكستي
دل تنگم را با اينطور رفتن

تنـــــــهایی...
تنهایی حکایت من ؛ حکایت کسی است که عاشق دریا بود ، اما قایق نداشت ...
دلباختۀ سفر بود ؛ همسفر نداشت ...
حکایت کسی است که زجر کشید ، اما ضجه نزد ...
زخم داشت و ننالید...
گریه کرد ؛ اما اشک نریخت ...
حکایت من ؛ حکایت چوپان بی گله وساربان بی شترست !
حکایت کسی که پر از فریاد بود ، اما سکوت کرد ؛ تا همۀ صداها را بشنود ... !!
مامان
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام ...
- باشه .
- مامان
- بعله ؟
- من شیر می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من جیش دارم
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من سوپ خرچنگ می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من ازون لباس خلبانیا می خوام
- باشه
- مامان
- بعله؟
- من بوس می خوام
- قربونت بشم
- مامان
- جونم ؟
- من شوكولات آناناسی می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من دوست می خوام
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من یه خط موبایل می خوام با گوشی سونی
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من یه مهمونی باحال می خوام
- باشه عزیزم
- مامان
- بعله ؟
- من زن می خوام
- باشه عزیز دلم
- مامان
- بعله ؟
- من دیگه زن نمی خوام
- اوا ... باشه
- مامان
- .. بعله
- من كوفته تبریزی می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من بغل می خوام
- بیا عزیزم
- مامان
- بعله ؟
- مامان
- بعله
- مامان
- ... جونم ؟
- مامان حالت خوبه
- آره
- مامان ؟
- چی می خوای عزیزم
- تو رو می خوام .. خیلی
- ...
***
- بابا
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام
- به من چه بچه .. به مامانت بگو
- بابا
- هان؟
- من شیر می خوام
- لا اله الا الله
- بابا
- چته ؟
- من ازون ماشین كوكی های قرمز می خوام
- آروم بگیر بچه
- بابا
- اههههه
- من پول می خوام
- چی ؟؟؟؟ !!!
- بابا
- اوهوم ؟
- منو می بری پارك ؟
- من ماشینمو نمی برم تو پارك تو رو ببرم ؟
- بابا
- هان ؟
- من زن می خوام
- ای بچه پررو .. دهنت بو شیر می ده هنوز
- بابا
- ....
- من جیش دارم
- پوففف
- بابا
- درد
- من زن نمی خوام
- به درك
- بابا
- بلا
- تقصیر تو بود كه من به دنیا اومدم یا مامان
- تقصیر عمه ات
- بابا
- زهرمار
- من یه اتاق شخصی می خوام
- بشین بچه
- بابا
- مرض
- منو دوس داری
- ها ؟
- بابا
- ...
- بابا
- خررر پفففف
- بابا
- خفه
- بابا
- دیگه چته ؟
- من مامانمو می خوام
- از اول همینو بگو ... جونت در بیاد
|

بعضی آهنگها هستن که گوش میدی میگی
"من کی زندگیمو واسه این تعریف کردم که این از روش آهنگ ساخته؟؟
من به هر تحقیری که شدم با صدای بلند خندیدم ....
نام مرا گذاشتند "با جنبه" ! بی آنکه بدانند؛
خندیدم تا کسی صدای شکسته شدن قلبم را نشنود
والــدیــــن گـرامـــی ..
اگر دخترتون هنگام خوندن اس ام اس ،یک لبخندِ احمقانه رو صورتش نقش میبنده ..
اون اس ام اس از دوست پسرشه ..
قلم پاشو میتونید خورد کنید
سلامتیه پـــــت و مــــت
چون نه هیچی تو مغزشون بود،نه هیچی تو دلشون!
ما از اون پیرمرد، پیرزنای بی آزاری میشیم که حوصله ی کسی رو سر نمیبریم !
یه لپ تاپ بهمون بدن همه چی حله ! )
از من به شما نصیحت:
کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه
بیشتر از همه تنهاست
اون رو تنها نذارید
چون هیچوقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره ...
دقت کردین وقتی حقیقت رو می دونین،گوش دادن به دروغای طرف مقابل چقدر لذت بخشه؟!
عکاس سر کلاس درس اومده بود تا از بچههاى کلاس عکس یادگارى بگیره. معلم هم داشت همه بچهها رو تشویق میکرد که دور هم جمع شن.
معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همهتون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگید: این احمده، الان دکتره. یا اون مهرداده، الان وکیله. یکى از بچهها از ته کلاس گفت: این هم آقا معلمه، الان مرده !
الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد تالار و شام و عاقد و عکاس و آرایشگر و فیلم و لباس و تاج و کفش و کیف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجیر و سرویس طلا آنهم از آن سرویس خوشگلها و از این جور مشکلها
عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون، برگشته میگه: ااِاا داداشت زنم داره؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ اینارو تو قرعه کشی بانک برنده شده
من در میان مردمی هستم
که باورشان نمیشود تنهایــــم
میگویند خوش بحالت که خوشحالی
نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست
برای دوست داشتن مــــــــن

درد رفته است و من مانده ام ، خستگی بر تنم ماسیده است
دلم می خواهد امشب یک منظومه از شیدایی های دل و سوداهای جان بنویسم
برای هر آنکه دلم می خواهد کنارم باشد و نیست ، اما خسته ام خستـــه ،
هوس کردم بی قراری هایم را نجوا کنم بیکرانگی ها را فریاد ...
درد دلم را
کاغذ و قلم دوا نکرد
چرخش سرانگشت دلتنگی
بر غبار شیشه ی انتظار
ما را بس
همین ...
گفتی : تنها آرزوی من تحقق آرزوهای توست * این روزها حیران مانده ام * کدام آرزوی من رفتن تو بود

گاهی اوقات میتوان در سکوت فریاد زد
در خود ذوب شد تا دیگران باور کنند که زنده ای ...
ولی هیچکس باور ندارد بودنت تنها بهانه ای است
برای آنان که دوستشان داری ...

خبببببببببب چراااااااااااااااااا نظر نمیدییییییییییییییییییید 
خیلی بدید
اصلا نده اییییییییییش
نه بدید خووووو

هووووووووی سرش گیج رفت!!!

ههههه اینو خودشو هلاک کرد





اوووووووووو ماییییییییی گاااااااااااد
دوباره پشت پنجره...
هجوم بغض حنجره...
دوباره نامه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
برای تو نوشته ام...
و با غمی سرشته ام...
جواب نامه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
و اشک بیصدای من...
و عشق تو به پای من...
نگاه من ، نگاه تو...
تروخدا...برو ! برو !
و شاخه های زرد غم...
کنار من به پیچ و خم...
هوای بوسه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
ستاره های آرزو...
دوباره گرم گفتگو...
صدای من ، صدای تو...
تروخدا...برو ! برو !
دوباره بوی
نسترن...
و ساعت حزین من...
و دست آشنا
ی تو...
تروخدا...برو ! برو !
و پیچک شکسته ام...
و سایه های خسته ام...
سکوت من ، سکوت تو...
تروخدا...برو ! برو !
و آسمان ِ راز من...
و آخرین نیاز من ...
دوباره ردّ پای تو...
تروخدا...برو ! برو !
به اشک من نظر نکن...
نگاه ِ پشت سر نکن...
که مُردم از فراق تو...
تروخدا...برو ! برو !
د
وباره نه ! به من نگو!
از ا
ین مسیر روبه رو ...
دیر نشده برای تو...
تروخدا...برو ! برو !
...